نگرشی بر سیره اخلاقی پیامبر اکرم(ص)
نوع مقاله: ویژه نامه میلاد پیامبر اعظم
نویسندگان
عسگر آرمون
حجت الاسلام عبدالله اسدی
چکیده
انسان برای دستیابی به مدارج بالاتر اخلاقی و تربیتی در زندگی، نیازمند الگو و سرمشقی مطمئن است. مطابق آیات قرآن کریم و روایات پیشوایان دینی و ائمه معصومین(ع)، نیکوترین و مناسب ترین الگو «رسول گرامی اسلام(ص)» است. به یقین، تبعیت از آن حضرت می تواند انسان را برای دست یابی به حیات طیّبه در رفتارهای فردی و اجتماعی دنیوی و سعادت اخروی رهنمون سازد.
بر این اساس، برای رسیدن به جایگاهی امن و مطمئن در دنیا و آخرت، بررسی آداب و سیره اخلاقی و تربیتی پیامبر اعظم(ص) و الگو گیری از آن حضرت، لازم و ضروری است.
در این راستا، مطالعه حاضر با محوریت: «نگرشی بر سیره ی تربیتی و سجایای اخلاقی پیامبر اکرم(ص)»، با هدف آشنایی با اخلاق و آداب تربیتی در سیره عملی و کلام آن رسول بزرگوار، انجام یافته است.
کلیدواژگان
پیامبر اکرم (ص)؛ تربیت؛ اخلاق؛ سیره ی عملی؛ احادیث
اصل مقاله
مقدمه
انسان به عنوان اشرف مخلوقات زمانی «انسانی شایسته» است که همواره دارای اخلاق و تربیت انسانى باشد، در غیر این صورت همچون موجود خطرناکى است که با بهره گیری از هوش سرشار انسانى، دنیای امن و آباد را نابود مىسازد و به آتش مىکشد و در جهت نیل به اهداف و منافع نامشروع مادى خویش، جنگ و فتنه به پا مىکند، انسان های دیگر را بیرحمانه به استثمار می کشد، مسکن و پناهگاه انسان های مظلوم را غصب می کند و انسان های بىگناه را به خاک و خون مىکشد.
از ضروریات اخلاق انسانی، رفتار شایسته در جامعه و آداب صحیح معاشرت است. در این زمینه، انبیاء و ائمه معصومین(علیهم السلام)، سفارش و تأکید فراوانی کرده اند. با تأمل و نگرش در زندگانی پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت اطهار(ع)، می توان معیارهای افعال و اعمال اخلاقی را در جامعه اسلامی مشخص نمود.
از دیدگاه اسلام، انسان به عنوان موجودی اجتماعی و تربیتپذیر است که تعالی، رشد و شکوفایی اخلاقی وی در بستر جامعه صورت میگیرد. از اینرو توصیههای اخلاقی و تربیتی خاصی را برای ظهور استعدادها و تواناییهای انسان، ارائه کرده است.
این در حالی است که خداوند انسان را طوری خلق نموده است که به طور فطری طالب کمال و فضیلت های اخلاقی- انسانی است. دل انسان به دنبال افراد کمال یافته و آراسته به فضائل و زیبایی های معنوی و حقیقی، است و بی اختیار آنان را تحسین می کند. رمز توفیق فرستادگان الهی، در جذب دل های پاک و مستعد را می توان در همین نکته جستجو کرد. چرا که انبیاء و اولیای الهی جامع فضائل و مناقب و شایسته ترین انسان های عصر خود بوده اند و حقیقت جویان و سعادت طلبان عالَم که وجدانی آگاه و عقلی پویا دارند - بدون در نظر گرفتن آئین و اعتقادات خود- با مطالعه زندگی، رفتار و سیره اولیای الهی، از عمق جان شیفته آنان می شوند و در بسیاری موارد مطالعه سیره و اخلاق آنان، دلهای مشتاق را به سوی حق و حقیقت هدایت می کند.
به یقین می توان گفت که آموزههای تربیتی ائمه اطهار(ع)، که تمام مراحل زندگی انسان، از هنگام تولد تا زمان مرگ را دربرمیگیرد، راهی روشن برای اصلاح جامعه و در جهت دستیابی به آرمان شهر اسلامی است.
بر همین مبنا، هدف اساسی این مطالعه، بررسی و تبیین سیره تربیتی، فضائل اخلاقی و کرامات حضرت پیامبر اعظم(ص) است.
تعاریف مفاهیم
سیره: در فرهنگ لغات معانی متعددی برای سیره آمده است. راغب اصفهانی سیره را به معنای حالتی دانسته که انسان یا غیر انسان بر آن حالت باشد، چه آن حالت غریزی(غیر اکتسابی) باشد یا اکتسابی(راغب اصفهانی، 1414ق، ص 247).
در فرهنگ لغت مجمع البحرین نیز، «سیره» به طریقه، هیأت و حالت معنی شده است(طریحی نجفی، 1396ق، ج 3، ص105).
از نظر شهید مطهری، سیره، عبارتست از روش، طریقه عمل و یا رفتاری که با تکرار و استمرار همراه باشد، به نحوی که پس از مدتی به صورت یک قاعده و قانون برای رفتار تبدیل شود(مطهری، 1375، ج 16، ص72).
در این مطالعه منظور از سیره عملی، سبک و شیوه زندگانی عملی و رفتاری حضرت پیامبر اکرم(ص)، در بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی ایشان است و مقصود از سیره نظری، بررسی دیدگاههای آن حضرت در مورد شیوه رفتار تربیتی و اخلاقی با مطالعه احادیث نقل شده از آن پیامبر بزرگوار و روایات معتبر وارده در مورد آن حضرت است.
تربیت: موضوع ماهیت انسان و نگرش صاحب نظران و اندیشمندان یا مکاتب مختلف نسبت به این موضوع، موضعگیری های گوناگونی را در رابطه با تعریف، هدف یا ماهیت تربیت موجب شده است.
واژه تربیت، از ریشه ی «ربّ» است و از لحاظ لغوی به معنای، نشو و نما دادن، برکشیدن، زیاد کردن و مرغوب یا قیمتی ساختن آمده است(شکوهی، 1382 ص 12).
مطابق دیدگاه شهید مطهری، «تربیت به معنای پرورش دادن و به فعلیت درآوردن استعدادهای درونی که در شئی نهفته است، میباشد»(مطهری، 1375، ص 21).
اخلاق: واژه اخلاق، از ریشه ی خُلْق و خُلُق و به معانی خوی، سرشت، طبیعت و ... آمده است. در لغت نامه لسان العرب، ریشه واژه های «خُلْق» و «خَلق» یکى است؛ و هر دو به معناى آفریدن و خلقت مى باشد، مانند «شَرْب» و «شُرْب» (آشامیدن). یعنى خُلق و خَلق، از نظر آوایى با هم متفاوتند نه از لحاظ معنایى. اما معمولاً در موارد متفاوتى به کار مى روند؛ در اصل منظور از «خُلْق و خُلُق» صورت باطنی و ناپیدای شخص است که با بصیرت(چشم دل) درک میشود؛ در مقابل آن واژه «خَلق» است که به صورت ظاهری انسان گفته میشود و با چشم می توان آن را مشاهده نمود(ابن منظور، 1416ق، ج4، ص194).
از دیدگاه برخی اندیشمندان، منظور از اخلاق هرگونه «صفت نفسانی» است که سبب پیدایش کارهای پسندیده یا ناپسند میشود؛ اگر چه آن صورت نفسانی به صورت استوار و پایدار باشد و چه به صورت ناپایدار و خواه از روی فکر و اندیشه به وجود آید یا بدون تفکر و تعقل.
تعریف مورد قبول شهید مطهری در مورد اخلاق، آن تعریفی است که هم به چگونه رفتار کردن پرداخته باشد و هم به چگونه بودن؛ چگونگی رفتار به اعمال و گفتار انسان ارتباط دارد ولی چگونه بودن با صفات و ملکات نفسانی آدمی رابطه دارد(مطهری، 1378، ص22).
به طور کلى، اخلاق دارای مفاهیم و ارزش هایى است که بیرون از فرد و جامعه شکل گرفته اند، فراتر از اجتماع و دارای وجود خارجى می باشند.
عدالت...برچسب : نویسنده : porseshemehree96 بازدید : 170